Topتحلیلی

مجله انگلیسی The Critic درباره وضعیت قره باغ . بحرانی که ما نادیده می گیریم

news.am : در پشت موسیقی فولکلور فوق‌العاده زیبا، غذاهای لذیذ و غرور ماندگار ارمنستان، تاریخ غم انگیزی از آزار و اذیت مرگبار، نسل‌کشی و رها شدن نهفته است. پل برایان در «بحرانی که نادیده می‌گیریم» در نشریه بریتانیایی The Critic می‌نویسد، اکنون، اگر هر چه سریع‌تر درباره نیات و اقدامات قتل‌آمیز همسایه ارمنستان، آذربایجان، کاری انجام نشود، وحشت‌های گذشته می‌تواند تکرار شود.
در حال حاضر بیش از 120000 ارمنی قومی به خاطر الهام علی اف دیکتاتور آذربایجان در وضعیت وخیمی به سر می برند، در حالی که غرب به او انگشت شست و چشمک می زند. نویسنده مقاله خاطرنشان می کند که شما به سختی در مورد این موضوع از بسیاری از رسانه ها که بیشتر بر شعارهای خودراضی در مورد چگونگی نجات “دموکراسی” در اوکراین یا تشدید رسوایی پیرامون اتهامات اخیر دونالد ترامپ متمرکز هستند، تمرکز دارند.

برایان تاکید می کند که در این مورد، منطقه مورد مناقشه قره باغ کوهستانی که در سال 1991 همه پرسی برگزار کرد و از اتحاد جماهیر شوروی اعلام استقلال کرد، در خطر است. با این حال، اکثر قره باغ کوهستانی در جریان تهاجم آذربایجان در سال 2020 توسط آذربایجان اشغال شد. این امر آرتساخ را از بقیه ارمنستان جدا می کند، به جز دسترسی از طریق کریدور لاچین، که ارمنی ها آن را “جاده زندگی” می نامند.
نویسنده مقاله می نویسد: قره باغ هرگز بخشی از آذربایجان مستقل نبوده است… به غیر از قره باغ، آذربایجان مدعی است که سرزمین های «بومی» را در گرجستان، ایران و سایر کشورها ترک کرده است، اگرچه در طول استقلال خود هرگز ادعای مناطق تحت پوشش فعلی خود مانند نخجوان را نداشته است. اکنون جاه طلبی های پان ترکیستی باکو دائماً فهرست سرزمین هایی را که ظاهراً ذاتاً «آذربایجانی» می شوند، گسترش می دهد و آرتساخ در راس این فهرست قرار دارد.
برایان اشاره می کند که غرب می خواهد به تامین انرژی آذری به اروپا برای جایگزینی انرژی از دست رفته روسیه ادامه دهد و لفاظی ارزشمند “دموکراسی” ناتو جایی در این بحران ندارد.
غرب با آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، می‌خواهد درگیری بین آذربایجان و قره باغ را نوعی سوء تفاهم خفیف معرفی کند که در آن «هر دو طرف» باید مصالحه کنند. ارمنی ها چگونه باید مصالحه کنند وقتی طرف مقابل می خواهد آنها بمیرند؟ او تأکید می‌کند که چگونه می‌تواند برای «هر دو طرف» صدق کند، وقتی دولت بایدن هر ساله کمک‌های نظامی عظیمی به آذربایجان ارائه می‌کند و از ارمنی‌ها انتظار دارد که زمین‌های خود را به دولتی تسلیم کنند که آنها را انسان نمی‌داند، «حتی برای خدمتگزار بودن ارزشی ندارند».
به گفته نویسنده مقاله، رسانه های غربی بیش از حد مستعد “رویکرد دوسویه” هستند، اما دو و یا حتی سه طرف وجود ندارد. یک طرف وجود دارد: مردم ارمنی و حق وجود آنها.
«آذربایجان تمام تلاش خود را برای پاکسازی قومی قره باغ از وجود ارامنه یا قرار دادن آنها در یک وضعیت برده‌داری تحقیرآمیز و ناتوان انجام می‌دهد. وی امیدوار است که مردم غرب در راه رسیدن به هدفش چشم بر این امر ببندند. پیشنهاد معافیت از مجازات برای ارامنه در آذربایجان بیش از حد پوچ به نظر می رسد، از سوی یک رژیم نژادپرست و خودکامه که به جنایتکاران جنگی به خاطر کشتن وحشیانه و سر بریدن ارامنه، از جمله “قهرمانان ملی” رامیل صفروف و عباد حسینوف، جوایز بالایی اعطا کرده است.
ارتش آذربایجان در جریان تهاجم سال 2020 خود به ارمنی قومی، جنایات و جنایات جنگی متعددی را مرتکب شد، ویدئوهایی را در شبکه‌های اجتماعی منتشر کرد، طعنه و تف بر روی غیرنظامیان ارمنی قبل از سر بریدن یا آلوده کردن آنها در صحنه‌هایی که شایسته بدترین اقدامات داعش بود، منتشر کرد.
علاوه بر این، باکو ادعا می‌کند که ارامنه هیچ تاریخ واقعی و باستانی یا حقی بر سرزمین خود ندارند، شاید از ترس آن‌که اگر دولت و دولت خودشان در آینه بنگرند چه خواهند دید. دولت آذربایجان تا آنجا پیش رفته است که دست به تبلیغات مبتکرانه باستان شناسی زده و ادعا می کند که حتی کلیساهای ارمنی نیز ارمنی نیستند.

ترکیه از آذربایجان حمایت می کند، مانند دولت های اسرائیل، بریتانیا و ایالات متحده. پل برایان تاکید می کند که این کشورهای قدرتمند آذربایجان را تامین کننده مفید نفت و سدی در برابر نفوذ ایران در منطقه می دانند.

مشاهده بیشتر
دکمه بازگشت به بالا