آرمنپرس: در روزهای اخیر تغییرات اساسی در خاورمیانه چه از نظر امنیتی و چه از نظر ژئوپلیتیکی در حال رخ دادن است، بنابراین تشدید تنش هایی که در کل منطقه وجود دارد دائماً موج های جدیدی از تنش را ثبت می کند که تا حد زیادی قابل پیش بینی بود، زیرا خاورمیانه مناقشه باعث تغییر ژئوپلیتیک منطقه می شود.
آرمن پطروسیان، عرب شناس ، تحلیلگر در گفت و گو با خبرنگار آرمن پرس با اشاره به آخرین تحولات خاورمیانه این نظر را بیان کرد.
وی گفت: اکنون می بینیم که چگونه بازیگران مختلف سعی می کنند از موقعیت استفاده کنند تا موقعیت خود را تقویت کنند یا روندهای کلی را تحت کنترل نگه دارند. بسیار مهم است که مهمترین عامل فرآیندها تلاش بازیگران درگیر برای حفظ تنش عمومی در چارچوب کنترل پذیری است. اول از همه به آمریکا، ایران، عربستان سعودی و تا حدودی ترکیه و قطر اشاره دارد.
احتمال غیرقابل پیشبینی توسعه وقایع در منطقه به اندازه کافی زیاد است که در درجه اول به دلیل ماهیت خاورمیانه است، یعنی حضور بازیگران غیررسمی در اینجا که به طور کامل قابل مدیریت نیستند.
اولاً به آن دسته از سازمانها، گروههای نظامی-سیاسی اطلاق میشود که پتانسیل خاصی دارند، بر فرآیندهای محلی تأثیر میگذارند، برای افزایش نفوذ خود تلاش میکنند، اما در عین حال، مانند برخی ابرقدرتها، تأثیر بازیگر قابلتوجهی ندارند. مثلاً حماس در فلسطین، «انصارالله» در یمن، «حزب الله» در لبنان و غیره.
در این شرایط نمیتوان اوضاع را بهطور کامل کنترل کرد، هر چقدر هم که بازیگران رسمی تلاش کنند آن را در محیطی قابل کنترل نگه دارند. به همین دلیل است که شاهد جلوه های جدیدی از تشدید هستیم که مشارکت کنندگان اصلی آن ساختارهای فوق الذکر هستند. به عنوان مثال، جنگندههای «انصارالله» همچنان به بمباران کشتیهای جنگی ائتلاف بینالمللی به رهبری آمریکا در دریای سرخ و عدن ادامه میدهند، گروههای جداگانه در خاک سوریه و عراق در روزهای اخیر پایگاهها و پایگاههای نظامی استانهای متحد را هدف قرار دادهاند. وضعیت در حال خارج شدن از مسیر کنترل پذیری است و بازیگران رسمی تلاش می کنند آن را به حالت کنترل پذیری برگردانند.
به گفته این تحلیلگر، آمریکا به عنوان یک بازیگر جدی ژئوپلیتیک در خاورمیانه، نمیتواند آخرین هدفگیری و بهویژه حملهای که در شمال اردن در نزدیکی مرز با سوریه رخ داد و تلفات جانی در پی داشت، نادیده بگیرد. در عین حال، همان واشنگتن نمی توانست چنین پاسخی بدهد که غیرقابل حکومت بودن در منطقه را بیشتر کند. به عبارت دیگر هدف قرار دادن مستقیم ایران است.
این تحلیلگر با اشاره به درخواست مقامات عراقی مبنی بر خروج نیروهای مسلح ائتلاف بین المللی از خاک عراق، تاکید کرد: در حال حاضر شاید اجرای آن روند دشواری باشد، زیرا تحولات عمیقی در حال رخ دادن است. در خاورمیانه و رویارویی های ایران و آمریکا، ایران و غرب، اسرائیل و ایران ادامه دارد. به سادگی می توان موقعیت عراق را به این معنا درک کرد که قلمرو آن کشور و سوریه به صحنه درگیری های منطقه ای یا ژئوپلیتیکی تبدیل شده است که مستقیماً بر حاکمیت این کشورها تأثیر می گذارد.
البته خروج نیروهای ائتلاف باعث کاهش تنش ها در عراق می شود و گروه های نظامی-سیاسی غیررسمی آمریکایی ها را در جهات دیگر خارج از عراق هدف قرار خواهند داد، اما در حال حاضر این اتفاق نمی افتد، زیرا تمایل ایالات متحده به گسترش حضور خود دارد. البته اگر تغییر قدرتی در ایالات متحده صورت نگیرد و دولت جدید مانند دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ، خروج واحدهای نظامی خود را اعلام نکند، نفوذ واقعی تر است.
به گفته وی، وضعیت در مورد سوریه متفاوت است زیرا برخلاف عراق که رهبری آن از سوی جامعه جهانی به رسمیت شناخته شده است، روابط دمشق رسمی با غرب، ترکیه و تعدادی از کشورهای عربی تقریباً در سطح صفر است. فرصتهای کمی برای گفتوگو وجود دارد، بنابراین دولت سوریه نمیتواند درخواست مشابهی برای خروج نیروهای مسلح بینالمللی از خاک خود داشته باشد. به طور کلی، درگیری سوریه به طور کامل حل نشده است، جایی که مشکلات زیادی وجود دارد که می تواند تحت هر شرایطی دوباره فعال شود و منطقه را به گردابی از تشدید تنش های جدید سوق دهد.
علاوه بر این، اهمیت خاک سوریه به ویژه برای ایران از نظر ژئوپلیتیکی و امنیتی با در نظر گرفتن نزدیکی اسرائیل بسیار بیشتر است. رقابت ابرقدرتها و تفاوت محتوایی فرآیندها اجازه نمیدهد که وضعیت کنونی سوریه با همان منشوری که در عراق وجود دارد، تحلیل شود.