بین الملل

روسیه و ترکیه مجاز به تقسیم قره باغ نیستند. نقش ایران بسیار حائز اهمیت است

متیو برایزا رئیس همزمان سابق گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا (ایالات متحده آمریکا)، سفیر پیشین ایالات متحده در جمهوری آذربایجان از سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۱، اکنون تحلیلگر مرکز تحلیلی شورای آتلانتیک آمریکایی مقاله ای برای شورای آتلانتیک در ماه ژوئیه در مورد درگیری های نظامی در مرز ارمنستان و آذربایجان و روند حل و فصل مناقشه عمومی قره باغ نوشت. وی ابراز عقیده کرد که در شرایط فعلی روسیه و ترکیه دو بازیکنان تاثیر گذار در منطقه که بازیکن اول با جمهوری ارمنستان و دوم با آذربایجان روابط متحدی دارند و می توانند طرف های ارمنی و آذربایجانی را متقاعد کنند که به میز مذاکره برگردند.

در مورد این موضوع سایت ″خبرگزاری اول″ با گاریك كریان رئیس كرسی موسسات سیاسی و فرایندها در دانشكده روابط بین الملل دانشگاه دولتی ایروان و استاد و دكتر علوم سیاسی گفتگو كرده است. كریان با اشاره به مقاله برایزا خاطرنشان كرد كه تلاش های تغییر نوع و روند مذاكره چیز جدیدی نیست. آن ۲۰ تا ۲۵ سال سابقه حضور دارد.

گاریک کریان گفته است: “گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا که در سال ۱۹۹۲ تأسیس شده است، اگر اشتباه نکنم شامل ۱۱ کشور می باشد از جمله کشورهای متخاصم قفقاز جنوبی، سه کشور ریاست مشترک منجمله روسیه و فرانسه و ایالات متحده و همچنین تعدادی از کشورهای مجاور و منطقه ای و اروپایی که ترکیه و بلاروس و سوئد و آلمان و غیره می باشند. اگر سندی برای تصویب نهایی شود پس از سه کشور مشترک ریاست هم به بحث ۱۱ کشور ارائه می شود که عضو گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا می باشند. لازم به ذکر است که ترکیه همیشه سعی کرده است که با عضویت در گروه مینسک وضعیت خود را یک قدم فراتر ببرد و به عضو مشترکین بپیوندد زیرا براساس تبلیغات رسمی جمهوری آذربایجان آنها فکر می کنند که مشترکان گروه مینسک “ضد آذربایجانی” هستند. اما در گفته های متیو برایزا حقیقت بزرگی وجود دارد. این که کشور های مشترک ریاست گروه مینسک کارایی نداشته و نتیجه مطلوبی نداشته است و اکنون هم کار نمی کنند زیرا طی ۲۵ سال آخیر موارد مختلفی مانع کار پرثمر شده اند. به عنوان مثال در قفقاز جنوبی مانع تلاقی منافع این سه کشور اتحادیه اروپا از جمله فرانسه و ایالات متحده و روسیه می شود. بعد مثلاً سیاست ضد غربی در قبال ایران با مشکل روبرو کرد، زیرا آنها همیشه از اهمیت استراتژیک قلمرو قره باغ به عنوان مرز ایران آگاه هستند. سپس مانع سیاست ضد غربی در قبال ایران شد، زیرا آنها همیشه قلمرو قره باغ را هم مرز با ایران و دارای اهمیت استراتژیک دانسته اند. سپس درگیری روسیه و غرب و تحریم هایی که توسط اتحادیه اروپا و ایالات متحده علیه روسیه اجرا می شوند. و منطق ساده حاکی از آن است که اگر کشورهای مشترک ریاست یکدیگر را تحریم کنند پس چگونه در حل و فصل یک مناقشه همکاری خواهند کرد؟. اگر نگوییم این که در مورد بحران سوریه ایجاد نوع و روند روسیه و ترکیه و ایران علیه کشورهای غربی. و راه حل مناقشه قره باغ همیشه تابع همه اینها بوده است.  

به این می توانیم “معاشقه” روسیه با آذربایجان را که هدف آن آوردن آذربایجان به حوزه نفوذ روسیه می باشد از جمله در سازمان پیمان امنیت جمعی و اتحادیه اقتصادی اوراسیا اضافه کنیم. در عین حال خط اصلی استراتژیک روسیه هم به این موارد اضافه می شود که نفوذ خود را در فضای پس از شوروی بازگرداند و مانع نفوذ ترکیه به قفقاز جنوبی شود.

اما متیو برایزا در جایی سعی می کند این همه را به روش صربی انجام دهد. اگر یادتان باشد در طی مناقشه های بوسنی و کوزوو دوباره جامعه جهانی نتوانست هیچ راه حلی پیدا کند و در هر دو مورد هم سیاست نیروی نظامی در جهت صربستان اعمال شد. یعنی تصمیم در مورد حل مشکل اتخاذ شد و این مسئله به صربستان ارائه شد و صربستان امتناع کرد و بلافاصله پس از آن ناتو شروع به بمباران کرد. اما روش صربی که در سر متیو برایزا قرار می گیرد با این معنا که روسیه و ترکیه بدون ارمنستان و آذربایجان یا آرتساخ تا حدی به فکر راه حل خواهند افتاد و سپس ارمنستان و آذربایجان را با زور وادار به تصمیم گیری می کنند همانند که ۱۰۰ سال پیش بوده است. اما متیو برایزا البته از اتفاقاتی که ۱۰۰ سال پیش رخ دادند اطلاعاتی ندارد. ولی ما داریم. وی اطلاعاتی در مورد مثلاً روش صربی دارد. این اصطلاحاً اجبار زوری به حل و فصل مناقشه نامیده می شود هنگامی که طرفین درگیری بالاجبار راضی به صلح می شوند و مجبور به تصمیم گیری شخص ثالث یا مأموریت میانجیگری می شوند”.

به گفته كریان با این حال متیو برایزا اشتباه می كند به این معنا كه اگر در طی روش صربی در دهه ۱۹۹۰  روسیه دندان نشان نمی داد، پس روسیه در زمان یلتسین ناراضی خود را علام می کرد، اما همه تصمیمات غرب و ناتو را به طور ساکت می پذیرفت. در حال حاضر اینطور نیست. سایر روسای گروه مینسک به روسیه اجازه نمی دهند آنچه را که در دهه ۱۹۹۰ انجام داد تکرار کند.

کریان گفته است: “اجرای ابتکار عمل روسیه و ترکیه در مورد مسئله قره باغ که توسط متیو برایزا پیشنهاد شده است احتمالاً بریزا که نویسنده این برنامه می باشد تصور می کند که روسیه و ترکیه بدون توجه به نوع و روند روسای مشترک گروه مینسک این کار را انجام خواهند داد. به احتمال قوی وی فرض می کند که روسیه و ترکیه فرانسه را متقاعد می کنند تا روند حل و فصل را به ایالات متحده واگذار کند به خصوص که ترکیه عضوی از گروه مینسک می باشد. اما تصور نمی کنم که فرانسه و ایالات متحده داوطلبانه این مسئله را ترک کنند زیرا اینجا مشکل گره بزرگ قفقاز جنوبی و ارتباطات انرژی و مشکل ایران و مسائلی در مورد روسیه هم وجود دارند. به همین دلیل بعید می دانم که آنها اجازه دهند ترکیه و روسیه مانند سال ۱۹۲۱ با هم این مسئله را حل کنند. در این زمینه من به نقش و نفوذ ایران اهمیت زیادی می دهم زیرا ایران نیز منافع خود را در این منطقه دارد. به طور کلی از قرن شانزدهم میلادی ترکیه و ایران اینجا رقبای سنتی بوده اند با توجه به اینکه فعال شدن عنصر ترکی در دولت ایران پایان دولت ایرانی می باشد. ایرانی ها همه اینها را به خوبی درک می کنند بدین خاطر است که آنها به عنوان یک کشور بنیادگرای اسلامی در طی این ۲۵ تا ۳۰ سال هرگز هیچ اقدامی ضد ارمنی انجام نداده اند، آنها همیشه به نفع ما فعالیت کرده اند. این “برای چشمهای زیبای ما” نیست بلکه برای تامین منافع آنها می باشد. البته تصور نمی کنم که روسیه و ترکیه، به نظر متیو برایزا بتوانند اینجا به تنهایی و به صورت یک جانبه و با پشت سر گذاشتن اتحادیه اروپا و ایالات متحده و به ویژه ایران را مسائل را حل کنند”.

مشاهده بیشتر
دکمه بازگشت به بالا