Topسیاسی

کیم باکشی: “آرتساخ مکان تاریخی و فرهنگی با اهمیت جهانی است، سرزمینی ارمنی که هیچ آذربایجانی در آن نبوده است”

آرمنپرس: “وقتی پنجاه سال پیش برای اولین بار از ارمنستان بازدید کردم، اطلاعات کمی در مورد کشور شما داشتم. می دانستم که کشوری آفتابی است و قدیمی ترین ایالت جهان، اورارتو، در اینجا قرار دارد. در مسکو عاشق کنیاک سه ستاره ارمنی بودیم که متأسفانه دیگر موجود نیست. آن سال به عنوان مهمان واختانگ آنانیان به ارمنستان آمدم که مرا به گارنی، گغارد، اچمیادزین برد، با وازگن اول آشنا شدم که یک ساعت سوئیسی به من داد. اتفاقا الان هم ساعتی با حروف ارمنی می پوشم… همان موقع بود که با سیلوا کاپوتیکیان و سوس سرکیسیان آشنا شدم. ما اغلب ملاقات می کردیم. از دست دادن آنها برای من بسیار دردناک بود. سپس فیلمبرداری فیلم “ماتنداران” را با کارگردانی هویک هاخوردیان شروع کردیم…”.

کیم باکشی

در فهرست دوستان عزیز مردم ما نام نویسنده روسی، باشقیری، سخنران عمومی، نمایشنامه نویس، روزنامه نگار کیم باکشی، روشنفکر با حروف پاک نشدنی نوشته شده است که بخش قابل توجهی از فعالیت حرفه ای خود را به مطالعه گذشته تاریخی ارمنستان و مردم ما اختصاص داد. نویسنده حدود نیم قرن است که با کشور کتاب مقدس ما مرتبط بوده است. کتاب های ارزشمندی که به تاریخ و سنت های ارمنستان اختصاص دارد و ده ها نشریه طرفدار ارمنستان زاییده قلم اوست: “عقاب و شمشیر”، “سرنوشت و سنگ”، “دنیای ما مانند چرخ است”، “از صومعه درباره عشق”، “رستاخیز لازاروس مقدس”، “زمان یخ زده”، “زیر آسمان آبی” “98 پله ها”، “غنای معنوی آرتساخ”.

عاشق بزرگ ارمنی وقتی در یکی از مصاحبه هایی که در آخرین سفرش به ارمنستان انجام داد راست می گوید. “هر کتابی که من می نویسم داستان خودش را دارد. فکر می کنم حتی نویسندگان ارمنی این همه کتاب درباره ارمنستان ننوشته اند.” همیشه دلایلی برای نوشتن کتاب وجود داشته است. مثلاً اولین کتابم “عقاب و شمشیر” اعتراف عشق به ارمنستان بود. وقتی شروع به نوشتن کردم به این فکر نمی کردم که چند کتاب بنویسم، اما وقتی تعداد آنها به شش رسید، فکر کردم کتاب هفتم هم خواهد بود. هیچ کس تا به حال از من نخواسته که کتابی بنویسم، به جز این آخری. من فقط با عشق نسبت به ارمنستان نوشتم…” مجموعه فیلم 20 قسمتی فوق العاده او و هوویک هاخوردیان “ماتناداران” که دایره المعارفی بی نظیر درباره ارمنستان و ارامنه ماست، حاصل آن عشق بزرگ بود. “این فیلم دایره المعارفی از روح ارمنی است. من معتقدم هیچ ملتی در جهان وجود ندارد که چنین فرهنگی داشته باشد. و چرا ارامنه نباید به فرهنگ خود افتخار کنند؟ نویسنده باشقیری که با گنجینه کتابخانه ما، ماتنداران آشنا بود، به ویژه تحت تأثیر انجیل شریف از”«کتاب‌های خط آهن” قدیمی ما قرار گرفت که رهبران جدید کشورمان بر آن سوگند یاد می کنند. همچنین با کتابی از مینیاتورهای توروس روسلین، بزرگترین نقاش مینیاتور قرون وسطی. کیم باکشی وقتی در مورد این موضوع صحبت می کند، به سادگی از دانش خود از فرهنگ ارمنی، به ویژه نقاش مینیاتور و هنر او شگفت زده می شود. “وقتی من برای اولین بار به ارمنستان آمدم، هیچ روزلینی در اینجا وجود نداشت و اکنون حتی دو اثر از روسلین از اولین و آخرین دوره وجود دارد. زمانی یکی از آنها در اورشلیم برای فروش گذاشته شد. موج عظیمی از خشم در میان ارامنه برخاست و اسقف اعظم ما وازگن به آنجا رفت. در اورشلیم مجبور شدند کتاب های روزلین را به او بدهند. پنج کتاب باقی مانده روسلین هنوز در اورشلیم نگهداری می شود. ما بیشترین نسخه های خطی را در آنجا داریم. به عنوان مثال، در ایالات متحده، دو کتاب روسلین وجود دارد. وقتی در اورشلیم هستم به من اجازه نمی دهند که به کتابخانه نگاه کنم، زیرا می دانند که من با نسخه های خطی آنها بسیار آشنا هستم. و اگر چیزی از قبل وجود نداشته باشد… شاید به همین دلیل است که از من دوری می کنند و به من اجازه ورود نمی دهند؟ یاد یه اتفاق افتادم اخیراً فاش شد که پل گتی تاجر آمریکایی صفحاتی از کتاب راسلین دارد. من و هاکوب بربریان توانستیم آن صفحات را ببینیم و حتی بیشتر از آن عکس بگیریم. معلوم شد که آنها از انجیل در ایروان کنده شده اند. با این حال من فکر نمی کنم که گتی آنها را به ارمنستان برگرداند …”

کیم باکشی علاقه و نگرش خاصی به جهان تاریخی ارمنی آرتساخ داشت، از آثار و بناهای فرهنگی آن شگفت زده شد و این گنجینه های چند صد ساله را در کتاب بعدی دوزبانه خود “گنجینه های معنوی آرتساخ” که پر از عکس های فراوان بود، ارائه کرد. قبل از خلق این کتاب، او در نمایشگاه عکس های اختصاص داده شده به شهر قلعه ارامنه شوشی توسط عکاس هاکوب بربریان شرکت کرد، با آرکادی غوکاسیان، رئیس جمهور قره باغ کوهستانی، سپس و باکو ساهاکیان ملاقات کرد و آنها او را تشویق به ایجاد کتاب فوق کردند. “چاپخانه فقط برای چاپ کتاب 30 هزار دلار از ما گرفت. سپس دولت آرتساخ به من پول داد تا از طریق اروپا سفر کنم. من در فرانسه، انگلستان، ایالات متحده آمریکا و کشورهای دیگر کتاب هایی در مورد آرتساخ مطالعه کردم. به عنوان مثال، من انجیل سرخ گاندزاسار را در آمریکا پیدا کردم و یکی از معدود افرادی شدم که فرصت مطالعه آن را پیدا کردم. اول از همه، این کتاب می گوید که آرتساخ مکان تاریخی و فرهنگی با اهمیت جهانی و سرزمین ارمنی است. حتی از آذربایجانی هم نامی برده نشد. این یک مرکز معنوی بزرگ است. من کتاب را در حدود دو سال خلق کردم…”.

بیش از 50 مستند در مورد ارمنستان با فیلمنامه های نویسنده این نویسنده فیلمبرداری شده است که برخی از آنها جوایز بین المللی و منطقه ای را دریافت کرده اند.

مشاهده بیشتر
دکمه بازگشت به بالا